جدول جو
جدول جو

معنی تت وپت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تت وپت کردن
(مَ غَ بَ)
چون طفل نو زبان باز کرده سخن گفتن. شکسته سخن گفتن چنانکه اطفال. شکسته چنان سخن گفتن که بیشتر حروف به ’ت’ و ’پ’ بدل گردد. با زبانی گرفته چون اطفال سخن گفتن. رجوع به تت و پت و تت و پت افتادن و تته پته شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تت و پت کردن
تصویر تت و پت کردن
لکنت پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
صدا کردن فتیله چراغ و شمع و مانند آن چون روغنش تمام شود یا آب در آن باشد، اصطلاحی است که مکانیسین ها و عوام برای صدای موتور اتومبیل ها بهنگام خرابی آن استعمال کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پت پت کردن
تصویر پت پت کردن
((~. کَ دَ))
صدا کردن فتیله چراغ و شمع و مانند آن، اصطلاحی است که میکانیسین ها و عوام برای صدای موتور اتومبیل ها به هنگام خرابی آن استعمال کنند
فرهنگ فارسی معین